نامسلمان

همه چیز در مورد فرقه ی انحرافی وهابیت

نامسلمان

همه چیز در مورد فرقه ی انحرافی وهابیت

نامسلمان

سلام
به وبلاگ من خوش اومدید.
این وبلاگ سعی دارد اطلاعات مختصر و مفید ، ضروری و مهم در مورد فرقه ی انحرافی وهابیّت را در اختیار شما قرار دهد .
اطلاعاتی که با توجه به تبلیغات گسترده ی فرقه ضاله ی وهابیت علیه شیعه ،دانستن آن ها برای جوانان مسلمان ضروری به نظر می رسد.

گالری تصاویر
حدیث موضوعی

وجوه تشابه وهابیت و کمونیست

جمعه, ۱۶ شهریور ۱۳۹۷، ۰۸:۵۰ ب.ظ



ویژگی های مکتب انحرافی وهابیت را به اجمال می توان در موارد زیر خلاصه کرد :
1. دعوت به تجسیم
از افتخارات اسلام تنزیه حق تعالی از هر نوع جسم و جسمانیات بوده و شعار مسلمانان لیس کمثله شیء[1] است.

امّا متأسفانه توحید مورد نظر وهابیت توحید جسمانی است که سرانجام خداوند را بر عرش نشانده و احیانا گاهی از آن مرحله نیز پایین تر می دانند.
2. کاستن از مقامات انبیاء و اولیای الهی
پیامبر و اولیای الهی گرامی_ترین و عزیز_ترین مخلوق، روی زمین می_باشند، قرآن و روایات بر مقامات معنوی آنان گواهی می_دهند و اینکه مرده و زنده آنان یکسان بوده و هم چنین ارتباط آنان با امت اسلامی برقرار می_باشد.
در مکتب وهابیت پیامبر و اولیای پاک الهی به صورت انسان عادی در می_آید که پس از مرگ رابطه آنان با امّت خود گسسته شده و کمترین سودی به حال امّت ندارد.[2] و تبرک به آثار نبی را به شدت ممنوع می_شمارد در حالی که مسلمانان پیوسته به حجر الاسود و لمس آن، و بوسیدن پرده کعبه و در و دیوار آن تبرک می_جویند این تناقضی است بین عقاید آنها و عمل مسلمانان.[3]
3. تکفیر مسلمین
پیامبر گرامی اسلام ـ صلی الله علیه وآله و سلم ـ با تلاش_های بی وقفه خود پیوند اخوّت در میان منادیان توحید پدید_آورد و همگان را در مقابل کفر جهانی بسیج کرد، ولی متأسفانه این وحدت کلمه به وسیله پایه گذار مکتب وهابیت در هم شکست از دیدگاه آنان در زیر آسمان، افتخارمدال اسلام تنها نصیب گروهی می_شود که مکتب وهابیت را دربست بپذیرند و در غیر این صورت از دایره اسلام بیرون می_روند[4] و مهم_ترین اهداف آنها از این قرار است:
1. مسخ اسلام و وانمود کردن آن به عنوان دین بی تحرک که مفادی جز نماز و روزه ندارد.
2. تلاش برای کاهش عظمت رسول اعظم ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ در نظر مسلمانان و تلقین به مردم که محمد ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ مرده است بعد از مرگ هیچ ارزش و شخصیتی ندارد.
3. تضعیف آنچه موجب گردآمدن مسلمانان اطراف رسول خدا ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ می_باشد مانند توسل و استغاثه و زیارت و تبرّک به قبر شریفش و مشابه آن.


4. ایجاد عداوت و اختلاف میان مسلمانان و این که مخالفان آرای محمد بن عبدالوهاب کافر و منحرف بوده و قتل آنها و غارت اموال شان جایز است.
5. تأسیس فرقه تهدیدآمیز برای نشر این افکار و تعقیب مخالفان و توسل به زور و قساوت.[5]
به اعتقاد وهابیان نماز نزد قبور انبیاء و صلحا و نذر و امثال آنها مخالف توحید و موجب شرک است سفر به قصد زیارت قبر پیغمبر نیز همین حکم را دارد آنان به رویت و جهت داشتن خداوند اعتقاد دارند و معتقد هستند که ذات احدیت به آسمان دنیا فرود می_آید.[6] عصمت انبیاء را قبل از بعثت نفی می_کنند.[7]
اما مجموع نظریات کمونیسم را نیز در سه بخش می_توان خلاصه کرد:


1. ماتریالیسم دیالکتیک یا مادی گری فلسفی که در این بخش مجموع نظریات مارکس که عقاید کمونیست_ها بر نظریات او مبتنی است درباره جهان هستی و قوانین حاکم بر آن مورد بررسی قرار می_گیرد.[8]
2. ماتریالیسم تاریخی یا مادیگری تاریخی که در این بخش نظریات وی در باره تحول و حرکت جامعه_ها و عامل محرک آن مطرح است.[9]
3. مادیگری اقتصادی، مارکس از مجموعه جهان بینی و نظریات خود در طبیعت و جامعه برداشت اقتصادی دارد وی ایدئولوژی مکتب خود را در این بخش بیشتر نشان می_دهد.[10]

از ویژگی_های مکتب فلسفی مارکس التقاطی بودن آن است یعنی افکار مختلفی را از چند مکتب جمع کرده و به آنها وحدت و انسجام بخشیده و به صورت مکتب خاص در آورده است.[11]


مارکس مادیگری به معنی اصالت ماده و نفی هر نوع موجود غیر مادی را از فلاسفه قرن 18 گرفته و چیزی بر آن نیفزوده است و بیشتر مرهون فیلسوفی مادی بنام «فویر باخ» می_باشد و دیالک تیک را از هگل فیلسوف آلمانی اخذ کرده و با تلفیق این دو مکتب (مادیگری دیالک تیک) مکتبی را بنام ماترلیسم دیالک تیک پایه گذاری نموده و در هیچ کدام از این دو قسمت فکر تازه عرضه نکرده است.[12]
وجوه تشابه وهابیت با کمونیسم


با توجه به این که وهابیت فرقه_ای است که به خداوند و انبیاء و قرآن و معاد لااقل در ظاهر معتقد است  .اما کمونیسم مکتبی است مادیگری محض و به هیچ چیزی از امور غیبی و معنوی اعتقاد ندارند، ولی در عین حال برخی شباهت_هایی در بین این دو مکتب مشاهده می_شود:
1. یکی از این وجوه این است که شیخ « محمد بن عبدالوهاب» مبتکر و آورنده عقائد «وهابیان» نیست، بلکه قرن_ها قبل از او این عقائد به صورت_های گوناگون از افرادی مانند « ابن تمیمه و شاگرد او «ابن القیم» اظهار شده ولی به صورت مذهب تازه_ای در نیامده بود.
هم چنین مارکس نیز بنای ایدئولوژی خود را بر اساس جهان بینی دیگران تأسیس نموده و خود هرگز چندان اصل محکمی را کشف و پایه ریزی نکرده است.[13]

2. وجه تشابه دیگر این دو مکتب این است که هر دو جریان سیاسی است و عوامل سیاسی در به وجود آمدن آنها نقش اساسی داشته است.
3. وجه سوم تشابه، این است که مارکس نسبت به متکفران عصر خود پرخاشگر بود و هم چنین محمد بن عبدالوهاب برای نشر افکار خود از قساوت و زور استفاده می_کردند.
4. وجه چهارم تشابه، ارتباط هر دو مکتب با انگلیسی_ها بوده.
5. وجه پنجم تشابه، هر دو مکتب دوری از مقدسات و معنویت و قبول جسمانیت و اصیل دانستن مادیگری است.
6. وجه ششم، تناقض میان عقائد و عمل هر دو مکتب است.
معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
1ـ آشنائی با فرق و مذاهب اسلامی، رضا برنجکار.
2ـ فرق و مذاهب اسلامی، علی ربانی گلپایگانی.
3ـ علمی بودن مارکسیسم، مهندس مهدی بازرگان.


---------------------------------------------------------
1. شوری / 11.
2. سبحانی، جعفر، وهابیت مبانی فکری و کارنامه عملی، قم، موسسه امام صادق(ع)، چاپ اول، 1380ش، ص7.
3. سبحانی، جعفر، آئین وهابیت، ص85.
4. وهابیت و مبانی فکری و کارنامه عملی، همان، ص8.
5. عبدالله، محمد، سیمای وهابیت، مشهد، دانشگاه فردوسی، چاپ اول، ص15.
6. فقیهی، علی اصغر، وهابیان بررسی و تحقیق گونه درباره عقاید و تاریخ فرقه وهابی، قم، نشر اسماعیلیان، 1364ش، ص64.
7. همان، ص66.
8. سبحانی، جعفر، قم، انتشارات هادی، 1360ش، ص13.
9. همان، ص14.
10. سبحانی، جعفر، تحلیلی از فلسفه مارکس، قم، انتشارات هادی، 1360ش، ص14.
11. همان، ص16.
12. همان،ص17.
13. همان، ص18.


منبع: نرم افزار پاسخ 2.5



نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی